ORIGINAL_ARTICLE
پیامد کاربرد پلیاکریلآمید آنیونی بر خاکدانه سازی و رس پخششونده در خاک های تیمارشده با مانده های گیاهی گندم و یونجه
سابقه و هدفکاربرد پلیاکریلآمید آنیونی همانند یک بهساز آلی به تنهایی و یا همراه با موادآلی می تواند ویژگیهای خاک را بهبود دهد. هدف از این پژوهش بررسی پیامد برخی از بهسازهای آلی بر میانگین وزنی قطر خاکدانهها و درصد رس پخششونده در خاک بود. مواد و روشنمونههای لایه 30 سانتیمتری رویین دو خاک شنی و رسی با ماندههای یونجه و گندم (کوچکتر از 2 میلیمتر) به اندازه 50 گرم در کیلوگرم وزن خشک خاک تیمار شدند. پلیاکریلآمید آنیونی نیز به گونه محلول به اندازه 0، 1/0، 2/0 و 4/0 گرم از بهساز در کیلوگرم خاک افزوده شد. سپس نمونهها در رطوبت گنجایش کشاورزی در آزمایشگاه در تاریکی نگهداری شدند. در زمانهای 1، 5، 10، 20، 30، 45، 60، 75 و 90 روز از خاکها نمونهبرداری شد و میانگین وزنی قطر خاکدانهها و درصد رس پخششونده اندازهگیری شد. میانگین دادههای بدست آمده از نمونههای 1 و 5 روزه برای هفته نخست جداگانه آزمون شدند و نمونه های 10 و 20 روزه برای بازه زمانی 10 تا 20 روز، و به همین گونه بازه زمانی 30 تا 45 روز، بازه زمانی 60 تا 75 روز نیز جداگانه آزمون شدند. دادههای بدست آمده از نمونههای برداشت شده در زمان 90 روز برای زمان 90 روز جداگانه آزمون شد. برای هر یک از بازه های زمانی یادشده فاکتورهای آزمایش در طرح کاملا تصادفی، مانده گیاهی در سه سطح و پلی اکریل آمید در چهار سطح بود. یافتههاافزودن ماندههای گیاهی و پلیاکریلآمید به خاک، مایه کاهش درصد رس پخششونده در هر دو خاک رسی و شنی شد. پیامد این بهسازهای آلی بر کاهش درصد رس پخش شونده خاکها همکردار بود و کمترین درصد رس پخش شونده در کاربرد همزمان آنها در خاک اندازه گیری شد. میانگین وزنی قطر خاکدانهها در هر دو خاک، با افزودن ماندههای گیاهی به گونه چشمگیری افزایش یافت که این پیامد سودمند در تیمار کاه گندم، بیشتر بود. در هر دو خاک دیده شد که در خاک بدون مانده گیاهی، کاربرد پلیاکریلآمید مایه افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانهها شد. دربرابرآن در خاک سنگین تیمار شده با کاه گندم و کاه یونجه، کاربرد پلیاکریلآمید پیامد زیانباری بر میانگین وزنی قطر خاکدانهها داشت، ولی این پیامد زیانبار در خاک شنی لومی دیده نشد. میانگین وزنی قطر خاکدانهها در خاک رسی در همه تیمارها از هفته نخست تا بازه زمانی 10 تا 20 روز افزایش و سپس دوباره کاهش یافت. درصد رس پخش شوند روندی وارونه داشت و کمترین آن در بازه زمانی 10 تا 20 روز اندازه گیری شد. دگرگونی زمان میانگین وزنی قطر خاکدانهها و درصد رس پخش در خاک شنی همانند آن در خاک رسی بود ولی زمان رخداد بیشترین میانگین وزنی خاکدانه و کمترین درصد رس پخششونده کمی دیرتر (بازه 30-45 روز) بود.نتیجه گیریهر چند کاربرد جداگانه مانده های گیاهی و پلی اکریل آمید مایه افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانهها می شود، ولی کاربرد همزمان آنها پادکردار است. کاربرد پلیاکریلآمید در خاک سنگین تیمار شده با کاه گندم و کاه یونجه میانگین وزنی قطر خاکدانهها را کاهش داد. ماندههای گیاهی از راه زیستی و پلیاکریلآمید بویژه در خاکهای رسی از راه فیزیکوشیمیایی مایه پیدایش و پایداری خاکدانهها میشود. بنابراین پیامد کاربرد آنها همکردار نیست. این رخداد شاید وابسته به واکنش پلی اکریل آمید با رسهای خاک باشد که در خاک های تیمار شده با مانده های گیاهی از برهمکنش سودمند زیستی رسها و ماندهای گیاهی در خاکدانهسازی جلوگیری کرده است.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3140_5c1d3745018b1011c6c8cc742aa1bd7f.pdf
2016-08-22
1
23
10.22069/ejsms.2016.3140
پلی اکریل آمید
رس پخش شونده
مانده های گیاهی
میانگین وزنی قطر خاکدانه ها
علی اکبر
صفری سنجانی
safari_sinegani@yahoo.com
1
همدان، دانشگاه بوعلی سینا
LEAD_AUTHOR
سیما
نورمحمدی شفق
sima.shafagh@yahoo.com
2
دانشگاه بوعلی سینا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر مقادیر و منابع گوگرد بر رشد و برخی خواص کیفی میوه سیب رقم زرد
گوگرد، عنصری پرمصرف و ضروری بوده که بر رشد گیاه، کیفیت و سلامت محصولات کشاورزی موثر است. این تحقیق ، با هدف بررسی اثر مقادیر و منابع گوگرد بر رشد و کیفیت میوه سیب رقم زرد در استان آذربایجان غربی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت چهار سال زراعی (86-1382) انجام گرفت. هر درخت با دو منبع گوگرد (آلی و معدنی) در سه سطح صفر، دو و چهار کیلوگرم مورد تغذیه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تاثیر سطوح گوگرد بر pH خاک و قابلیت استفاده عناصر فسفر، آهن و روی در خاک معنی دار بود. کمترین pH و بیشترین قابلیت استفاده فسفر، روی و آهن با مصرف چهار کیلوگرم گوگرد بدست آمد. نتایج تجزیه برگ مشخص کرد که رابطه بین سطوح گوگرد و غلظت عناصر غذائی به جز کلسیم و منیزیم، معنیدار بود. تغذیه گوگرد، غلظت عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس را در برگ نسبت به شاهد افزایش داد. گوگرد مصرفی تاثیری بر سفتی بافت میوه نداشت. با این وجود بالاترین وزن، درصد مواد جامد محلول و اسیدیته کل میوه در تیمار مصرف چهار کیلوگرم گوگرد از منبع آلی حاصل شد. مقدار کلروفیل بطور معنی داری با سطوح گوگرد افزایش یافت. بیشترین میزان کلروفیل در تیمار دو کیلوگرم گوگرد از منبع آلی بدست آمد. نتایج این تحقیق پیشنهاد میکند که گوگرد به عنوان یک عنصر غذائی کلیدی، نقش مهمی در تعادل تغذیه ای، بهبود کمیت و کیفیت سیب در خاک های آهکی دارد.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3141_169f563859d084771594aa03024619b7.pdf
2016-08-22
25
44
10.22069/ejsms.2016.3141
سیب (Malus domestica L.)
کلروفیل
عناصر غذائی برگ
pH خاک
کوددهی گوگرد
عزیز
مجیدی
azmajidi@ymail.com
1
عضو هیات علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی صفات فنوتیپی و برخی خصوصیات محرک رشدی باکتریهای ریزوبیومی جداسازی شده از گرههای ریشهای سویا
سابقه و هدف: تثبیت بیولوژیک نیتروژن فرآیندی زیستی است که منجر به تبدیل نیتروژن مولکولی هوا به شکل قابل استفاده گیاه شده نیاز نیتروژنی گیاهان را برطرف کرده و میتواند تا اندازه زیادی جایگزین کودهای شیمیایی شود. از سوی دیگر، خاکهای آهکی به-دلیل pH بالا معمولاً حاوی مقادیر کمی از عناصر غذایی قابل استفاده گیاه میباشند و استفاده از باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه میتواند قابلیت استفاده عناصر غذایی را بهبود بخشد.. تشکیل گره به وسیله باکتریهای ریزوبیومی در سویا و برقراری همزیستی آنها متأثر از عوامل مختلفی در خاک است. هدف از این پژوهش جداسازی و غربالگری باکتریهای ریزوبیومی همزیست با گرههای ریشهای سویا، ارزیابی توان مقاومت به برخی از تنشها و توان تولید برخی متابولیتهای محرک رشد و بازدارنده عوامل بیماریزا در باکتریهای منتخب بود.مواد و روشهاگرههای ریشهای سویا از 21 مزرعه در نقاط مختلف استان گلستان جمعآوری شدند. گرههای ریشهای سالم با استفاده از اتانول 95 درصد (30 ثانیه) و سپس غوطه ورکردن آنها در هیپوکلریت سدیم 5/2 درصد به مدت 3-2 دقیقه ضدعقونی سطحی شده و در نهایت 7 بار با استفاده از آب مقطر استریل شستشو شدند. گرههای استریل با استفاده از یک میلیلیترآب استریل در لولههای آزمایش له شده و سوسپانسیون حاصل در محیط کشتYMA حاوی کنگو رد کشت داده شد. پلیتهای تلقیح شده در دمای 28 درجه سلسیوس به مدت 6-3 روز خوابانیده شدند. آزمون گرهزایی گیاه با استفاده از 21 جدایه ریزوبیومی و در گلدانهای شنی انجام پذیرفت. جدایههای مختلف ریزوبیومی از نظر تحمل به تنشها (شوری، خشکی، دما،)، مقاومت به علفکشها و آنتیبیوتیکها، تولید آنزیمهای هیدرولیتیک، سیدروفور و سیانید هیدروژن غربالگری شدند. یافتههاتست گرهزایی نشان داد که تنها 11 جدایه از 21 جدایه مورد بررسی بر روی ریشههای گیاه سویا گره تشکیل دادند. فقط سه جدایه سیدروفور تولید نموده و هیچ یک از جدایهها توان تولید سیانید هیدروژن را نداشتند. نتایج نشان داد که همه جدایهها تا 5 درصد NaCl را تحمل نمودند. ارزیابی تحمل دمایی نشان داد که تنها جدایههای شماره 2 و 16 به دمای 42 درجه سلسیوس حساس بوده و بقیه جدایهها به خوبی در این دما رشد نمودند. همه جدایههای مورد بررسی به آنتیبیوتیک تتراسایکلین حساس بوده در حالیکه آنتیبیوتیک-های کلرامفنیکل و استرپتومایسین اثر بازدارندگی بر رشد جدایههای رایزوبیومی نداشتند.. اثر بازدارندگی علف کش تریفلورالین بر رشد جدایههای رایزوبیومی بیشتر از سوپرگالانت بود. تنش خشکی اعمال شده به وسیله پلیاتیلنگلیکول تاثیر منفی بر رشد جدایههای رایزوبیومی داشت و شدت آن به سطح خشکی و جدایه رایزوبیومی بستگی داشت. توانمندی ترشح آنزیم های هیدرولیتیک نشان داد که 2/14، 8/42 و 6/47 در صد از جدایهها به ترتیب آنزیم های آلفا-آمیلاز، سلولاز و پروتئاز تولید نمودند.نتیجهگیری: ویژگیهای افزاینده رشدی گیاه در جدایههای باکتریایی بررسی شده در این پژوهش نشان داد که برخی از جدایهها توانایی بهرهگیری بالقوه به عنوان باکتری افزاینده رشد گیاه را دارا میباشند. آن دسته از جدایههای توانمند در تولید سیدروفور و ترشح آنزیمهای پروتئاز، آمیلاز و سلولاز وهمچنین جدایههای توانمند جهت رشد تحت شرایط تنشی مختلف میتوانند به عنوان جدایههای بالقوه در تولید مایه تلقیح جهت بررسی توانمندی تثبیت نیتروژن آنها در سیستم همزیستی سویا-ریزوبیوم در کشت گلدانی و مزرعهای مورد استفاده قرار گیرند.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3142_0ac987917980ac572a92c37066d58d18.pdf
2016-08-22
45
64
10.22069/ejsms.2016.3142
کلمات کلیدی: سیدروفور
سیانید هیدروژن
آنتی بیوتیک
علف کش
سلولاز
رضا
قربانی نصرآبادی
rgnasr@yahoo.com
1
هیات علمی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد مقدار کربن آلی خاک با استفاده از دادههای ابر طیفی در گستره VIS-NIR-SWIR
سابقه و هدف: مقدار کربن آلی خاک به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای خاک، اهمیت بسیاری در توسعه و مدیریت پایدار کشاورزی دارد. مقدار مواد آلی خاک که عموما بر اساس مقدار کربن آلی آن اندازه گیری میشود، معمولا به عنوان شاخص کلیدی کیفیت و عملکرد خاک قلمداد می گردد (24). وجود مواد آلی مکفی خاک، تاثیرات مثبتی بر باروری خاک، ظرفیت نگهداشت آب خاک و ترسیب کربن دارد (35؛ 26؛ 25؛ 30). تحقیقات اخیر نشان داده است که فعالیتهای انسانی همانند عملیات مکانیکی کاشت و فعالیتهای توسعهای اقتصادی منجر به درخطر افتادن محتوای مواد آلی خاک شده است (23؛ 22). بنابراین پایش مستمر میزان کربن آلی خاک می تواند نقشی مهمی در کنترل کیفیت و عملکرد خاک داشته باشد. از آنجا که روشهای معمول آزمایشگاهی اندازهگیری کربن آلی خاک، به ویژه در مقیاسهای مکانی بزرگ، عمدتاً پرهزینه و زمانبر هستند به همین دلیل، روشهای ارزیابی سریع، کمهزینه و با دقتِ میزان کربن آلی خاک، میتواند یک اقدام بسیار ارزشمند برای مدیریت بلندمدت خاک باشد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه رفتار طیفی خاک بهمنظور برآورد مقدار کربن آلی خاک با استفاده از روشهای رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLSR) و رگرسیون حداقل مربعات جزئی توأم با بازنمونهگیری (bagging-PLSR) و نیز بررسی اثر روشهای مختلف پیشپردازش دادههای طیفی بر دقت برآورد کربن آلی خاک بود.مواد و روشها: تعداد 200 نمونه خاک در مقیاس حوزه آبخیز (دادههای واسنجی) و 40 نمونه در مقیاس مزرعه (دادههای اعتبارسنجی) از دو عمق خاک (صفر تا 10 و 10 تا 30 سانتیمتر خاک) بهصورت نمونهبرداری مرکب در یک شعاع 10 متری جمعآوری و پس از هوا خشککردن از الک 2 میلیمتر عبور داده شد. برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاکها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. پس از آن، بازتاب طیفی خاک در گستره مرئی، مادونقرمز نزدیک و میانی (2500-350 نانومتر) با استفاده از دستگاه اسپکترورادیومتر اندازهگیری و ارتباط بین 2000 باند با مقدار کربن آلی خاک مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده، بهترین روشهای پیشپردازش بهمنظور واسنجی مدل PLSR شامل حذف روند به روش موجک (94/1=RPD) و SNV توأم با فیلتر میانه (92/1=RPD) بود. تعداد فاکتور مناسب مدلهای تخمینگر در دو روش PLSR و bagging-PLSR برابر 17 بدست آمد. نتایج اعتبارسنجی مدلها به ازای تمامی روشهای پیشپردازش نشان داد، روشهای PLSR و bagging-PLSR به ترتیب با گستره مقادیر RMSE برابر با % 11/1-167/0 و % 03/1-142/0 در برآورد مقدار کربن آلی خاک همراه بودند. همچنین، به ازای مقادیر کربن آلی >2/1 درصد، دقت تخمین در هر دو روش کاهش یافت.نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که استفاده از بازتاب طیفی خاک در محدوده مرئی، مادونقرمز نزدیک و مادونقرمز میانی(VIS، NIR و SWIR) میتواند مقدار کربن آلی خاک را موردمطالعه قرار دهد. همچنین منحنیهای طیفی خاکهای مختلف سه مشخصه جذب در طولموجهای 1414، 1913 و 2207 نانومتر را نشان داد که مربوط به مقدار آب موجود در شبکه کانیهای رسی خاک و رطوبت هیگروسکوپی خاک بوده و میتواند بهعنوان مشخصههای منحصربهفرد هر خاک محسوب شود. این باندها اهمیت زیادی در برآورد مقدار کربن آلی خاک دارند. پیشپردازش دادههای طیفی خاک و انتخاب مناسبترین روش پیشپردازش، یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر دقت روشهای رگرسیون حداقل مربعات جزئی(PLSR) و رگرسیون حداقل مربعات معمولی با بازنمونهگیری(bagging-PLSR) در برآورد مقدار کربن آلی خاک بود. بر اساس نتایج بهدستآمده، روشbagging-PLSR نسبت به روش PLSR دقت بالاتری در برآورد مقدار کربن آلی خاک نشان داد.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3143_55c83186d3d5d48365a3ab2ea838fcb2.pdf
2016-08-22
65
82
10.22069/ejsms.2016.3143
بازتاب طیفی خاک
پیشپردازش طیفی
رگرسیون حداقل مربعات جزئی
کربن آلی خاک
وحیدرضا
جلالی
v.jalali@uk.ac.ir
1
کرمان
LEAD_AUTHOR
ابراهیم
بابائیان
e_babaeian@yahoo.com
2
عضو ستاد فناوری آب، فرسایش، خشکسالی و محیط زیست-معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تحمل به شوری دو رقم زیتون بر اساس شاخص های رشد و تحلیل روابط رگرسیونی آنها باشوری
شوری یکی از مهمترین فاکتورهای محدودکننده تولید محصولات کشاورزی است، چرا که بیشتر گیاهان زراعی و باغی نسبت به شوری حساس هستند. از طرف دیگر، سطح قابل توجهی از اراضی جهان تحت تاثر شوری است و این سطح روز به روز در حال افزایش است. به منظور ارزیابی تحمل به شوری در دو رقم زیتون زرد و میشن، آزمایشی با پنج سطح شوری (صفر، 4، 8، 12و 16 دسی زیمنس بر متر) در محیط کشت بدون خاک با 10 تیمار و چهار تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. وزن خشک اندامهای هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک اندامهای هوایی به ریشه و طول شاخساره در هر دو رقم در اثر شوری به طور معنیداری کاهش یافت و این کاهش در رقم زرد به طور معنیداری بیشتر بود. وزن خشک ساقه، برگ و ریشه در سطح شوری 16 دسی زیمنس بر متر، به ترتیب 80، 80 و 69 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش معنیداری نشان دادند. از بین شاخصهای مختلف رشد، سطح برگ بیشترین و طول میانگره کمترین حساسیت به شوری را نشان دادند. کاهش 25 درصدی سطح برگ در رقم زرد در شوری 3/2 دسیزیمنس بر متر و در رقم میشن در شوری 0/5 دسیزیمنس بر متر اتفاق افتاد. کاهش 25 درصدی عملکرد نسبی وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ و ریشه در رقم زرد به ترتیب در شوریهای 8/2، 9/2 و 4/4 دسی زیمنس بر متر و در رقم میشن در شوری های 3/5، 1/6 و 9/6 دسی زیمنس بر متر اتفاق افتاد. سطح نسبی ، تعداد نسبی ، رطوبت نسبی و شاخص نسبی کلروفیل برگ های جدید با شوری رابطه رگرسیونی داشتند. شیب خط برازش در مورد این صفات نیز در رقم زرد منفیتر از رقم میشن بود که موید کاهش بیشتر متغیرهای وابسته سطح نسبی، تعداد نسبی، رطوبت نسبی و شاخص نسبی کلروفیل برگهای جدید با متغیر مستقل شوری در این رقم بود. کاهش 25 درصدی سطح نسبی، تعداد نسبی و رطوبت نسبی برگهای جدید و شاخص نسبی کلروفیل برگ های جدید در رقم میشن در شوری های 06/5، 51/5، 39/20 و 5/11 و در رقم زرد در شوریهای 33/2، 81/2، 15 و61/8 اتفاق افتاد که حاکی از حساسیت بیشتر شاخصهای رشد در رقم زرد نسبت به شوری بود. از بین شاخصهای مختلف رشد، سطح برگ بیشترین و طول میانگره کمترین حساسیت به شوری را نشان دادند. در مجموع، اگر عملکرد نسبی وزن خشک کل گیاه را به عنوان شاخص تحمل به شوری گیاه در نظر بگیریم، شیب خط برازش این شاخص با شوری در رقم زرد منفیتر از رقم میشن بود که موید حساسیت بیشتر این رقم به شوری بود. همچنین کاهش 25 درصدی عملکرد نسبی وزن خشک کل گیاه در رقم میشن در شوری 0/7 و در رقم زرد در شوری 6/3 دسی زیمنس بر متر اتفاق افتاد. در مجموع، ارزیابی شاخصهای رشد و بررسی حساسیت آنها به شوری نشان داد که رقم میشن در مقایسه با رقم زرد از تحمل بیشتری نسبت به شوری برخوردار است و برای کشت در نواحی با آب و خاک شور قابل توصیه است.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3144_e8c3fe61d28e3905a3a365d50edd3e18.pdf
2016-08-22
83
100
10.22069/ejsms.2016.3144
تحمل
حساسیت
رگرسیون
زیتون
شوری
محسن
سیلسپور
mseilsep@yahoo.com
1
دانشجوی دکترای تخصصی شیمی و حاصلخیزی خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
LEAD_AUTHOR
احمد
گلچین
agolchin2011@yahoo.com
2
استاد گروه علوم خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
AUTHOR
محمود رضا
روزبان
mroozban@ut.ac.ir
3
استادیار گروه علوم باغبانی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، میکرومورفولوژیکی و کانی شناسی رسی خاک های حاوی زئولیت منطقه رفسنجان
سابقه و هدف: زئولیت از جمله کانیهای رسی آلومینوسیلیکات آبدار آنیونی با فرم ساختمانی سهبعدی است که کاربردهای فراوانی در رفع آلودگی خاکها، رسوبات و منابع آب از عناصر سنگین دارد. این پژوهش با هدف بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، کانیشناسی رسی و میکرومورفولوژیکی خاکهای برش طولی رفسنجان- سرچشمه در قالب یک ردیف پستی بلندی و مواد مادری انجام گرفت. مواد و روشها: منطقه مورد مطالعه از پدیمنتهای پوشیده واقع در جنوبغربی رفسنجان شروع و تا 65 کیلومتری جنوبغربی این شهر یعنی منطقه سرچشمه امتداد دارد. رژیمهای رطوبتی و حرارتی منطقه به ترتیب اریدیک و مزیک میباشند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی، نقشههای زمینشناسی و تصاویر ماهوارهای گوگل ارت، اشکال اراضی و سازندهای زمینشناسی موجود در منطقه شناسایی شدند. اشکال مختلف اراضی شامل پدیمنت پوشیده (خاکرخ 1)، پدیمنت سنگی (خاکرخهای 2 و 3) و کوه (خاکرخهای 4، 5، 6 و 7) هستند. شکل اراضی پدیمنت پوشیده از رسوبات سنگریزهای جوان، پدیمنت سنگی از آرکوزها و توفها و کوه از سنگهای تراکی-بازالتیک و دولریتیک تشکیل شدهاند. در مجموع هفت خاکرخ متأثر از سازندهای مختلف زمینشناسی در اشکال اراضی فوقالذکر حفر، نمونهبرداری و تشریح گردید. خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، کانیشناسی رسی و میکرومورفولوژی نمونههای خاک تعیین و در نهایت خاکها با استفاده از سیستمهای ردهبندی آمریکایی و طبقهبندی جهانی ردهبندی شدند. یافتهها: بر اساس بررسیهای صحرایی و آزمایشگاهی، افقهای مشخصه کلسیک، ژیپسیک، آرجیلیک و کمبیک در این خاکها شناسایی شدند. زیرگروههای تیپیک هاپلوکلسیدز، تیپیک کلسیآرجیدز، تیپیک توریارتنتس و تیپیک هاپلوکمبیدز بر اساس سامانه ردهبندی آمریکایی جدا شدند. در سامانه ردهبندی جهانی خاکها در گروههای مرجع کمبیسول، کلسیسول و رگوسول جای گرفتند. تشکیل افق Btk در خاکرخهای 4 و 5 به اقلیم مرطوب گذشته نسبت داده شد. بررسی مقاطع نازک کانی خاکستری زئولیت به شکل کاملا شعاعی (مخروطی شکل) با خاموشی موازی را نشان داد. عوارض خاکساخت کربنات کلسیم بهصورت پوشش، پوششهای زیرسطحی و نودول، عوارض خاکساخت گچ بهصورت عدسی شکل و صفحات در هم قفل شده و رس بهصورت پوششهای رسی در مقاطع نازک شناسایی شدند. کانیشناسی بخش رس خاکهای منطقه مورد مطالعه حاکی از وجود کانیهای رسی کائولینیت، ایلیت، پالیگورسکیت و اسمکتیت میباشد. سازندهای حاوی زئولیت منطقه حضور شابازیت با پیکهای رده اول، دوم و سوم 0/64، 0/59 و 0/29 نانومتر و ناترولیت با پیکهای رده اول و دوم 0/42 و 0/3 نانومتر را همراه با ناخالصیهای کلسیت و کوارتز نشان دادند. زئولیت نوع ناترولیت در خاکهای منطقه مورد مطالعه شناسایی شد که در خاک نسبت به فاصله از سازند زمینشناسی حاوی زئولیت روند کاهشی نشان داد. منشأ کانی زئولیت در خاک-های منطقه مورد مطالعه به ارث رسیده از مواد مادری میباشد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نمایانگر نقش مهم پستی بلندی و مواد مادری در تغییرپذیری خصوصیات خاکها میباشد.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3145_6b7247bb7d6a3a53d1f2f21510d08b4d.pdf
2016-08-22
101
118
10.22069/ejsms.2016.3145
اقلیم گذشته
ایران مرکزی
پستی بلندی و مواد مادری
شابازیت
ناترولیت
نگار
یزدانی جهرمی
negar.yazdani.j@gmail.com
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد بخش علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
AUTHOR
محمد هادی
فرپور
farpoor@uk.ac.ir
2
استاد بخش علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
LEAD_AUTHOR
مصطفی
کریمیان اقبال
mkeghbal@modares.ac.ir
3
دانشیار بخش علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی وضعیت فلزات سنگین در منطقهی شهرک صنعتی روی زنجان به کمک شاخص بار آلودگی
چکیدهسابقه و هدف: همگام با رشد روزافزون صنعت و فناوری، ورود آلایندههای زیستمحیطی و در صدر آنها فلزات سنگین به خاکها، موجب نگرانی رو به رشد جامعهی جهانی در رابطه با خطرات احتمالی آلودگی خاک شده است. درک الگوی توزیع مکانی آلایندهها و شناسایی عوامل مؤثر بر آن و تعیین منابع احتمالی ایجاد آلودگی، از اساسیترین اهداف مطالعات آلودگیهای زیستمحیطی به شمار میروند. پژوهش حاضر میکوشد تا با مدلسازی روند تغییرپذیری مکانی شاخص بار آلودگی (PLI) فلزات آلاینده، به اطلاعات سودمندی در راستای تفکیک نقش عوامل طبیعی و یا انسانی ایجاد آلودگی در شهرک صنعتی روی زنجان دست یابد. مواد و روشها: برای انجام این پژوهش، 85 نمونهی خاک سطحی (20-0 سانتیمتر) در قالب یک الگوی شبکهای منظم برداشت شد و غلظت کل فلزات روی، سرب، کادمیوم، نیکل و مس آنها با استفاده از اسید نیتریک و به کمک دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. برای ارزیابی شدت آلایندگی فلزات سنگین در خاکهای مورد مطالعه، عامل آلودگی (CF) فلزات سنگین محاسبه شد و بر این اساس، نقاط مشاهدهای در کلاسهای مختلف آلودگی خاک طبقهبندی شدند. بهمنظور ارزیابی همزمان وضعیت کلی آلودگی خاک به عناصر آلایندهی اندازهگیری شده، شاخص بار آلودگی فلزات سنگین محاسبه شد. سپس با مد نظر قرار دادن آن بهعنوان یک متغیر محیطی، مقادیر این شاخص در نقاط نمونهبرداری نشده با استفاده از تخمینگر کریجینگ معمولی درونیابی گردید. یافتهها: مقایسهی میانگین غلظت کل فلزات سنگین مورد بررسی با حدود مجاز آنها در خاکهای کشور نشان داد که خاکهای منطقه به عناصر روی، سرب و کادمیوم آلوده هستند؛ در حالیکه آلودگی خاک به نیکل و مس مشاهده نشد. ضرایب تغییرات غلظت کل فلزات سنگین روی، سرب و کادمیوم در خاکهای مورد مطالعه نسبتاً بالا و از 5/140 درصد برای کادمیوم تا 6/185 درصد برای سرب متغیر بود. این مشاهده میتواند نشانهای از این حقیقت باشد که غلظت کل عناصر مزبور در خاکهای منطقه توسط فعالیتهای انسانی کنترل میشود. از سوی مقابل، با توجه به پایین بودن نسبی ضریب تغییرات عناصر نیکل (1/78 درصد) و مس (3/80 درصد)، بهنظر میرسد که عوامل طبیعی، کنترلکنندهی توزیع آنها در خاکهای منطقه هستند. طبقهبندی مشاهدات بر اساس عامل آلودگی هر یک از فلزات سنگین مورد بررسی، نشان داد که اغلب نقاط نمونهبرداری از نظر عناصر روی و سرب در کلاس آلودگی خیلی زیاد قرار دارند (بهترتیب 9/65 و 2/68 درصد)؛ حال آنکه از لحاظ عناصر کادمیوم، مس و نیکل، بیش از نیمی از نقاط در کلاس آلودگی متوسط واقع شدهاند (بهترتیب، 7/57، 8/51 و 2/68 درصد). ترسیم روند تغییرپذیری مکانی شاخص بار آلودگی فلزات سنگین حاکی از آن بود که پهنههای دارای بیشترین مقادیر بار آلودگی در اطراف شهرک تخصصی روی متمرکز شدهاند. نتیجهگیری: بهطور کلی، فعالیتهای صنعتی مربوط به فرآوری فلز روی، موجب ورود همزمان چندین فلز سنگین به خاکهای اطراف و کاهش کیفیت اراضی منطقه شده است. نظر به ناکارآمدی نقشههای تکعنصری فلزات سنگین در انعکاس کیفیت کلی خاک از نقطهنظر آلایندههای زیستمحیطی، مدلسازی تغییرات مکانی شاخص بار آلودگی فلزات سنگین، راهکاری سودمند در راستای درک الگوی توزیع مکانی آلایندهها و اثرات آنها بر تنزل کیفیت خاک میباشد.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3146_889db8f080a8c00de0eef98c10b805b1.pdf
2016-08-22
119
133
10.22069/ejsms.2016.3146
آلایندههای خاک
پراکنش مکانی
عامل آلودگی
عناصر سنگین
یاسر
صفری
yasersafari@znu.ac.ir
1
دانشگاه زنجان
LEAD_AUTHOR
محمد امیر
دلاور
amir-delavar@znu.ac.ir
2
دانشگاه زنجان
AUTHOR
عیسی
اسفندیارپور بروجنی
esfandiarpoor@vru.ac.ir
3
دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
AUTHOR
محمدحسن
صالحی
mehsalehi@yahoo.com
4
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
حمیدرضا
اولیایی
owliaie@yu.ac.ir
5
دانشگاه یاسوج
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر مقدار رطوبت و خاک فسفات بر فسفر محلول در حضور قارچهای حل کننده فسفر در طی زمان
انحلال فسفر توسط ریزموجودات حل کننده فسفر به شرایط محیط و ترکیب بستر کشت بستگی دارد. مطالعه حاضر برای بررسی تأثیر دو گونه قارچی، رطوبت و مقدار خاک فسفات بر فسفر محلول، pH و تغییرات وزن محیط کشت در بستر پوسته شلتوک برنج در طی زمان انجام شد. قارچهای مورد استفاده Aspergillus niger و یک جدایه از معدن فسفات کوه لار یاسوج بودند. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه عامل خاک فسفات (در سه سطح صفر، 1:8 و 1:4 خاک فسفات: پوسته شلتوک)، رطوبت (در دو سطح 100 و 200 درصد وزنی) و قارچ در سه سطح (شاهد، جدایه و A.niger) با سه تکرار بهصورت بستهای در یک دوره 60 روزه انجام شد. در زمانهای 10، 30 و 60 روز پس از انکوباسیون فسفر محلول، pH و جرم محیط کشت (کاهش وزن محیط کشت در طول زمان) اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که حضور خاک فسفات نهتنها فسفر محلول را افزایش نداد بلکه حتی با کاهش آن همراه بود. بهصورت کلی در رطوبت 200 درصد وزنی فسفر محلول بیشتر بود. بیشترین فسفر محلول در تیمار قارچ A.niger در رطوبت 200 درصد و سطح 1:8 خاک فسفات بهدست آمد. فسفر محلول در تیمارهای مربوط به قارچ جدایه بیشتر روند کاهشی داشت هرچند این قارچ رشد بیشتری نسبت به A.niger نشان داد. روند تغییرات pH با فسفر محلول معکوس بود و با کاهش pH فسفر محلول افزایش یافت. نتایج نشان داد که ترکیب محیط کشت برای تهیه کودهای زیستی فسفر اهمیت بسزائی داشته و تحقیقات بیشتری را میطلبد.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3147_fbf24cd0ac42d676890832a18eb5aa62.pdf
2016-08-22
135
150
10.22069/ejsms.2016.3147
pH
نسبت خاک فسفات
کلرید کلسیم
ابراهیم
ادهمی
eadhami@gmail.com
1
هیات علمی
LEAD_AUTHOR
نجیبه
جهانگیرزاده
jahangirzadehnajibeh@yahoo.com
2
دانشگاه یاسوج
AUTHOR
علی اصغر
نقی ها
naghiha@yu.ac.ir
3
دانشگاه یاسوج
AUTHOR
حمیدرضا
اولیایی
owliaie@gmail.com
4
دانشگاه یاسوج
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سرعت تجزیه ویناس چغندرقند و تأثیر آن بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی دو خاک آهکی و اسیدی
بهمنظور بررسی سرعت تجزیه ویناس چغندرقند و تأثیر آن بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی دو خاک آهکی و اسیدی یک آزمایش با 15 تیمار و در 3 تکرار بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی به اجرا در آمد. در این آزمایش ترکیب فاکتوریل پنج سطح مختلف ویناس (صفر، 5، 10، 20 و 40 تن در هکتار) و سه زمان نمونهبرداری (10، 20 و 30 روز بعد از افزودن ویناس به هر دو نوع خاک)، بهعنوان تیمارهای آزمایشی لحاظ گردیدند. نتایج نشان داد که تأثیر زمان نمونهبرداری بر میزان رس قابل انتشار در هر دو نوع خاک آهکی و اسیدی در سطح احتمال یک درصد معنیدار است و با گذشت زمان میزان رس قابل انتشار هم در خاک اسیدی و هم در خاک آهکی افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که اثر مقدار ویناس مصرفی نیز در هر دو نوع خاک اسیدی و آهکی بر میزان رس قابل انتشار در سطح یک درصد معنیدار است و کاربرد ویناس در خاک اسیدی باعث افزایش میزان رس قابل انتشار نسبت به تیمار شاهد گردید ولی در خاک آهکی کاربرد ویناس باعث کاهش میزان رس قابل انتشار نسبت به تیمار شاهد شد که با گذشت زمان میزان رس قابل انتشار افزایش یافت. همچنین نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تأثیر زمان نمونهبرداری از خاک، بر pH خاک اسیدی و آهکی معنیدار نمیباشد. تأثیر میزان ویناس مصرفی بر pH خاک اسیدی در سطح یک درصد معنیدار بود و کاربرد ویناس باعث کاهش pH خاک نسبت به شاهد گردید ولی نتایج نشان داد که تأثیر مقدار ویناس مصرفی بر pH خاک آهکی معنیدار نمیباشد، البته یک روند کاهشی در pH خاک با افزایش ویناس مشاهده شد. تجزیه آماری دادهها همچنین نشان داد که تأثیر زمان نمونهبرداری بر میزان EC خاک اسیدی و آهکی معنیدار نمیباشد ولی تأثیر مقدار ویناس بر EC در هر دو نوع خاک در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود و افزایش مقدار ویناس باعث افزایش میزان EC خاک در هر دو نوع خاک گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که در مدت 60 روز، 59 درصد از کل کربن آلی ویناس در خاک آهکی و 69 درصد آن در خاک اسیدی تجزیه شد. در هر دو نوع خاک مورد آزمایش تا روز پنجم ویناس با سرعت بیشتری تجزیه شد و سرعت تجزیه در خاک اسیدی بیشتر از خاک آهکی بود، ولی از روز پنجم به بعد سرعت تجزیه در دو خاک تقریباً برابر و در خاک اسیدی کمی بیشتر از خاک آهکی بود.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3148_76bbb557cc4ff04460b4f85972c96610.pdf
2016-08-22
151
166
10.22069/ejsms.2016.3148
رس قابل انتشار
سرعت تجزیه
کربن آلی
ویناس
احمد
گلچین
agolchin2011@yahoo.com
1
دانشگاه زنجان
AUTHOR
فاطمه
رخش
f.rakhsh@ymail.com
2
دانشگاه زنجان
LEAD_AUTHOR
بهنام
سالوند
rakhsh.fatemeh@gmail.com
3
دانشگاه زنجان
AUTHOR
امین
وطنی
amin.vatani@gmail.com
4
دانشگاه زنجان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تراکم بر معدنی شدن نیتروژن خاک در مراحل زمانی مختلف
تراکم خاک به عنوان مشکلی جهانی و فرآیندی پیچیده و چند بعدی شامل تأثیر متقابل خاک- ماشین- گیاه- اقلیم شناخته شده که دارای آثار اقتصادی و زیست محیطی قابل توجهی است و به عنوان یک معضل پیچیده در برابر کشاورزی پایدار میباشد. بررسی اثر تراکم بر فرایند معدنی شدن نیتروژن در خاک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام گرفت. تراکم خاک در سه سطح (تراکم طبیعی، 10 و20 درصد تراکم)، نوع خاک در دو سطح و پنج زمان نمونه برداری (1، 7، 14، 30 و 60 روز پس از کاشت گندم) مورد بررسی قرار گرفت که مجموعاً شامل 18 ستون شد. غلظت آمونیوم و نیترات خاک در پنج مرحله زمانی اندازه گیری شد. روند تغییرات غلظت آمونیوم و نیترات در مراحل زمانی مختلف نشان داد که با گذشت زمان، نیتروژن آمونیومی در خاک افزایش و نیتروژن نیتراتی کاهش می یابد و کاهش معنیدار غلظت آمونیوم در نمونههای متراکمتر مربوط به مرحله دوم و سوم اندازه گیری (به ترتیب با میانگین 75/20 و 68/13 در تیمار تراکم 20 درصد) است. به طور کلی نتایج نشان داد که با افزایش تراکم خاک، نیتروژن کل خاک کاهش می یابد. در نمونههای متراکم نیتروژن آلی کمتری به فرم آمونیومی در میآید و تشکیل نیترات به دنبال آمونیومی شدن، کاهش پیدا میکند.
https://ejsms.gau.ac.ir/article_3149_f89782e4f77932ded90fa717f291e409.pdf
2016-08-22
167
172
10.22069/ejsms.2016.3149
آمونیوم
تراکم خاک
معدنی شدن نیتروژن
نیترات
سحر
اخوان فومنی
sahar_akhavan@hotmail.com
1
فارغ التحصیل دانشگاه گیلان
LEAD_AUTHOR
محمود
شعبانپور
shabanpour@guilan.ac.ir
2
عضو هیئت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان
AUTHOR